قدم با قلم

بخوان به نام پروردگارت...او که انسان را به وسیله «قلم» تعلیم داد، و آنچه را نمی دانست به او آموخت.

قدم با قلم

بخوان به نام پروردگارت...او که انسان را به وسیله «قلم» تعلیم داد، و آنچه را نمی دانست به او آموخت.

قدم با قلم

قلم غزل زیبای نیاز در برابر ناز خداوند است
که شور عشق را در کلام دل انگیز وحی می ریزد
و لب به سخن می گشاید که:
«الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ»

۳۲ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

یکی از عوامل نگونبختی جامعه اسلامی استضعاف رهبران دینی و فرهنگی است.

در جامعه ای که رهبر آن به استضعاف کشیده شده باشد و قدرت اعمال نظرات و تحقق آرمان های الهی را نداشته باشد آن جامعه روز به روز پس رفت کرده و طعمه ای لذیذ برای صیادان استعمارگر خواهد شد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۱۹:۲۴
علیرضا تقوی زاده

یک مدیر بر اساس سنت پیامبر باید در امور مهم پیش روی خود با دیگر اعضا مشورت کند اما این مشورت نباید سبب دخالت اعضا در تصمیم گیری نهایی  مدیر شود.

 چرا که تصمیم گیری نهایی تنها از اختیارات مدیر است 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۲۲:۰۸
علیرضا تقوی زاده

مدیریت اسلامی بر اساس آیات قران چند شاخصه دارد که یکی از انها مشورت در امور مختلف با افراد گروه است.

پیامبر اکرم بر اساس آیه 159 آل عمران (وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر...) با مسلمانان مشورت می کرد و نظرات آنها را جویا می شد علی الخصوص در امور حساس و مهمی همچون امور نظامی

اگر مدیری تصور کند فکر او بهتر از بقیه ی افراد است و نیازی به مشورت با دیگر اعضا ندارد سخت در اشتباه است چرا که بر اساس این آیه نبی مکرم اسلام که اشرف مخلوقات و عاقلترین افراد بشر بود با مسلمین مشورت می کرد.

مشورت کردن علاوه بر بهره گیری از نظرات دیگران ، سبب جلب رضایت روانی اعضای گروه نیز هست.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۲۱:۵۸
علیرضا تقوی زاده

شبهه: در بعضی از آیات قرآن رزق دهندگی به انسان هم منسوب شده است همچون آیه 233 بقره که از پدر به عنوان رازق یاد شده:  وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ‏(و بر آن کسى که فرزند براى او متولد شده (پدر) لازم است، خوراک و پوشاک مادران را به طور شایسته بپردازد) و در بعضی آیات از خدا به خیر الرازقین نام برده شده است که در ظاهر می رساند در مقابل خدا روزی دهندگان دیگری هم هستند ولی خدا بهترین آنهاست!

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۴
علیرضا تقوی زاده

بسیاری از مردم  به دست آوردن رزق و روزی فراوان را فضیلت دانسته و برای زیاد شدن آن به انواع وسایل از جمله دعا متوسل می شوند.

 اما ذکر این نکته لازم است که رزق دو نوع است: بعضی ار رزق ها عمومی است و چه بسا زیاد شدن آن وبال گردن انسان شود و او را به پرتگاه بکشاند ولی برخی از روزی ها به تعبیر قرآن رزق کریم بوده و به مومنین اختصاص دارد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۵
علیرضا تقوی زاده

انسان یک ظاهر دارد و یک باطن.اینگونه نیست که انسان فقط همین دو چشم و دو گوش و...را داشته باشد بلکه برای اینها ما به ازای باطنی هم هست. هر انسانی دو چشم دارد که با آنها اطراف خود را می بیند و در باطن خود نیز دو چشم دارد که با آن حقایق عالم را می بیند وهدایت می شود. 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۸:۲۸
علیرضا تقوی زاده

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۰۸
علیرضا تقوی زاده

یک از اصطلاحات قرآن در مورد افرادی که دنیازده شده و حب شدید به دنیا آنها را از یاد مرگ و جهان آخرت بازداشته است،چسبیدن به زمین است.

بلعم باعورا دین خود را به دنیا فروخت و خدای متعال در قرآن درباره او فرمود:(وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْض‏)1اخلاد به معناى ملازمت دائمى است، و اخلاد بسوى ارض، چسبیدن به زمین است‏.و منظور از زمین همان دنیا در مقابل آخرت است.نه زمین در برابر آسمان!2

دنیادوستی انسان را از پرواز در آسمان ملکوت باز می دارد هرچند شخص در فضاپیما به گردش در کهکشانها مشغول باشد.

1. اعراف 176

2.  ترجمه المیزان ج 8 ص434

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۸
علیرضا تقوی زاده

مقتضای خلقت انسان اینست که می تواند با به کار گیری دستورات الهی به رشد و سعادت برسد و یا با تمرد از فرامین الهی و عصیان پروردگار خود را به هلاکت و نابودی بکشاند. یکی از مهمترین عواملی که باعث می شود انساناز مسیر مستقیم رشد خارج نشود نشست و برخواست با عالمان و وارستگان است 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۷
علیرضا تقوی زاده

همیشه در ذهن ما این تقسیم بندی وجود داشته که افراد دو نوع هستند عالم و جاهل. انسان عالم شخصی است که درس خوانده و کسب علم کرده است و انسان جاهل کسی است که درس نخوانده و به اصطلاح امروز بی سواد یا کم سواد است.ولی با نگاه به آموزه های دینی متوجه امر عجیبی می شویم،تقسیم بندی ها در اسلام تغییر میکند و عالم ممکن است جهل باشد و بی سواد ممکن است جاهل نباشد.

سوال:مگر ما میشود عالمی جاهل باشد؟ بله، حضرت علی (علیه السلام)در حکمت 107 می فرماید: رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لا ینفعه! (بسا دانشمندى که نادانیش او را به کشتن دهد، در حالى که دانشش با اوست ولى سودى به او ندهد)جهل در اینجا در مقابل عقل است نه علم و به عبارتی ممکن است شخص درس خوانده (علوم دینی) باشد ولی چون در عمل به کارنگرفته وعاقلانه رفتار نکرده جاهل خطاب می شود چون جهل عملی دارد نه جهل فکری!

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۰
علیرضا تقوی زاده

انسان هر چه قدر علمش به جهان هستی و خودش افزایش پیدا کند بیشتر به ضعف و ناتوانی خود پی می برد و به فقر خود توجه بیشتری نشان میدهد.کسی که متکبر است از جهل اوست هرچند درس خوانده باشد و هر چه شخص افتاده تر باشد از علم حقیقی اوخبر میدهد.انسان با نگاهی عبرت بین به خوبی متوجه می شود که در برابر خدای قادرمطلق و دانا و حکیم ذره هم بحساب نمیآید چه رسد بخواهد در برابر پروردگار خود صف آرایی کند.

امام سجاد درمناجات با خدایش خود را کوچکترین عالمیان و چونان ذره یا کمتر از آنمی داند و چنین میگوید:أَنَا بَعْدُ أَقَلُ‏ الْأَقَلِّینَ‏، وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ، وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا (اى خداوند، من کمترین کمترانم و خوارترین خوارترانم، همانند ذرّه ‏اى یا حتى کمتر از آن‏)(صحیفه سجادیه دعای 47)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۰۹
علیرضا تقوی زاده

مگر نه اینکه تعریف از خود نشانه ی خود بزرگ بینی و تکبر و غرور است،پس چرا اهل بیت در موارد متعددی از خود تعریف کرده اند؟

جواب: ائمه علیهم السلام در مواردی که دشمنان دین و معنویت مقامات معنوی این بزرگواران را زیر سوال می بردند و در صدد خدشه زدن به وجهه ی الهی این عزیزان جهت انحراف افکار عمومی بودند درمقام دفاع برآمده و از فیوضات الهی در حقشان سخن گفته اند.امام سجاد در برابر سخنان یزید که امام حسین را فتنه گر خواند و قتل او را سعادتی از جانب پروردگاربه شمار آورد بر بالای منبر رفت و در طی خطبه ای کوبنده چنین فرمود:

اى مردم هر که از شما مرا میشناسد که میشناسد و آنکه مرا نمیشناسد پس بر من لازم است که خود را به او بشناسانم‏:

أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنًى أَنَا ابْنُ الْمَرْوَةِ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ مَنْ لَا یَخْفَى أَنَا ابْنُ مَنْ عَلَا فَاسْتَعْلَى فَجَازَ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى‏ فَکانَ‏ مِنْ رَبِّهِ‏ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‏...منم فرزند مکّه و منى، فرزند مروه و صفا، فرزند محمّد مصطفى، فرزند کسى که بر هیچ کس پوشیده نیست، فرزند کسى که به ملکوت اعلى شتافته و از سدرة المنتهى نیز گذشت، و منزلت قرب او همچون دو قاب قوس کمان، یا نزدیکتر شد...

امام با کلام خود چنان طوفانی به راه انداخت که در تواریخ آمده است: با شنیدن این کلام چنان جوش و خروشى از گریه و فغان در میان أهل شام بپا خاست که یزید بر جان خود ترسید، پس دستور داد مؤذّن اذان گوید. اما باز هم این حربه ی یزید کارساز نشد و اما با استفاده از موقعیت چنان بر آن ملعون تازید که او منکر اصل فرمان خود به قتل امام حسین شد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۰۸
علیرضا تقوی زاده

خدای توانا در بعضی از آیات قرآن سخن از پیمانی می کند که هیچگونه تخلف پذیری و سرپیچی در آن ممکن نیست!

مفسرین از اینگونه پیمان ها به پیمان تکوینی یاد کرده اند.خاصیت این پیمان این است که در کل عالم هستی جریان داشته و ذره ذره عالم هستی موظفند تا سر تسلیم در برابر آن فرودآورند.که عبارتند از تسبیح وتحمید  و سجده در برابر پروردگارعالمین

خورشید و ماه ستارگان ، کوهها و دریاها و درختان وحنی اعضای انسان ، همه ملزمند که پروردگار خود را تسبیح گویند.

وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِکَةُ وَ هُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ * یَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ (50-49 نحل)

تمام آنچه در آسمانها و در زمین از جنبندگان وجود دارد و همچنین فرشتگان، براى خدا سجده مى‏ کنند و هیچگونه تکبرى ندارند* آنها از (مخالفت) پروردگارشان که حاکم بر آنهاست مى‏ ترسند، و آنچه را ماموریت دارند انجام مى‏ دهند.

توجه به این مسئله کافیست تا فرد گناهکار شرمگین باشد ازاینکه با گناه خود وصله ای نامربوط  می شود برعالمی که تمام ذرات آن تسبیحگوی خدا هستند.  

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۰۱
علیرضا تقوی زاده

خدای حکیم و توانا تمام ذرات عالم هستی از جمله انسان را موظف به اطاعت از خود کرد (فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْها ) اما در بعضی از امور به برخی از موجودات هستی از جمله انسان اختیار داد ولی از او پیمان تشریع گرفت.از او پیمان گرفت تا حلال خدا را جایز و حرام خدا را ممنوع بداند و راه درست را طی کند و در مسیر گمراهی و ظلالت طی مسیر نکند.پیمان تشریع همچون پیمان تکوین نیست که سرپیچی از آن ممکن نباشد بلکه بنده در این پیمان با اعمال خود سرنوشتش را رقم می زند و پایبند به عواقب  اعمالش خواهد بود.مثال: ما اختیار این را نداریم تا مثلا به قلب خوددستور دهیم بایستد یا کار کند! یا مثلا سلولهای ما این را جذب کند یا نکند لذا با خوردن غذای فاسد،مسموم میشویم. اما خدای حکیم این اختیار را به انسان داد تا اعضایش را در هر راهی که خواست به حرکت وا دارد چه این دست در مسیر جهاد با کفار شمشیر به دست گیرد چه سر عزیزترین فرد عالم هستی را از تن جدا کند. اما در قیامت این اختیار از او گرفته می شود بنابراین اعضا ، تک تک علیه شخص گناهکار شهادت می دهند و او نمی تواند آنها را ساکت کند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۵:۰۰
علیرضا تقوی زاده

با شنیدن خبرهای متعدد از جنایاتی که توسط مستکبرین و مترفین عالم صورت می گیرد این سوال در ذهن پیش می اید که چرا خدای قادرمتعال این یاغیان را مجازات نمی کند؟چرا عده ای در عین ظلم و ستم زندگی راحتی دارند در حالی که لایق آن نیستند و عده ای دیگر برای حفظ ایمان،خود را به سختی می اندازند و انواع مشقت ها را در راه رضایت پروردگار متحمل می شوند ولی پاداشی از پروردگار به انها داده نمی شود؟

جواب این سوال در این است که دنیا دار حسابرسی و پاداش و جزا نیست و انسان آزاد است تا هرگونه خواست زندگی خود را به پایان رساند و تا آنکه به دار آخرت برسد،آنجاست که دار حساب است و دیگر عملی از انسان پذیرفته نمی شود.حضرت علی (ع)در خطبه 42 نهج البلاغه می فرماید:

 إِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ‏ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل‏

امروز زمان عمل است و باز خواستى نیست، و فردا روز باز خواست است و عملى در آن میسّر نمى‏ باشد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۴:۵۹
علیرضا تقوی زاده